بسمه تعالی
ضرورت اجرای طرح :
یادگیری فراگیرترین رفتار آدمی و از بارزترین نیازهای اوست یادگیری پیشتاز تحقق اهداف همه سازمانها و تسهیل کننده ی مسیر توفیقات آنهاست .اگر برنامه سازمانها و نهادها تعهدی به تقویت ارتباطات مکتوب را آشکار سازد زمینه های اجتماعی فعالیت در عرصه سواد آموزی و گسترش دانش و آگاهی عمومی فراهم می شود. دریک کلام برنامه های سوادآموزی نمی تواند بدون هماهنگی و تلفیق با برنامه های دیگر دستگاههای فعال در امر توسعه کشور باشد. نهضت سوادآموزی باید اجزای منفک شده ناشی از تخصص را در یک کل با معنا ترکیب کنند به گونه ای که سواد آموزی هدفهای دیگر بخشها را تقویت کند و دیگر بخشها نیز اهداف سوادآموزی را تحت پوشش قرار دهند.
ایده های پیشنهادی :
عدم انتقال پیام مکتوب دستگاهها به مردم به خصوص مناطقی که آمار بی سوادی بالایی دارد از طریق کتاب پوستر جزوه و عدم مکاتبه در محدوده ی وظایف خود با مردم یکی از دلایلی است که بی سوادان را نسبت به شرکت در کلاسهای سوادآموزی بی رغبت می سازد .زیرا که بی سواد نیازی به نوشتن در حوزه ی کاری خود احساس نمی کند . هم اکنون که طرح هدفمند کردن یارانه ها و برداشت نقدی از حساب توسط کارتهای اعتباری مطرح است سازمانهای مربوطه تلاش مظاعفی در انتقال پیام ها به صورت مکتوب و مهارت آموزی استفاده بهینه از این طرح می توانند داشته باشند تا ضمن نایل شدن به اهداف خود عوامل محیطی سوق دهنده به سوادآموزی را تقویت کنند.
در این رابطه می توان به کاربردی کردن سوادآموزی اشاره کرد از آنجا که محتوای کتب درسی به رغم تاٌکیدات فراوان در راستای نیازهای فرگیران نیست. تهیه جزوات و کتابچه های کار سواد آموزی که در آن به نیازهای فراگیران اشاره شده است مانند مهارت در معرفی خود و افراد خوانواه اش در چند سطر کوتاه آدرس نویسی پر کردن کار برگهای مربوط به سازمان ها و نهادهایی که مستقیماً با ایشان در ارتباط است و همین طور احکام و مسائل دینی که همواره سواآموز به یادگیری آن به صورت کاربردی و عملیاتی مشتاق است می تواند در این زمینه بسیار کار ساز باشد .
تولید این امر اگر چه ممکن است در سطح کلان با مشکلات عدیده ای مواجه باشد اما در سطح خرد و توسط خود راهنمایان تعلیماتی و آموزشیاران می توانند به عنوان کتابچه های کمکی و عوامل شوق آفرین و محرک که علاوه بر آن که باعث تثبیت سواد می شود سوادآموز را در راستای نیل به رسیدن نیازها و خواسته های واقعی خود هدایت می سازد.
- همچنین دراین زمینه از عامل تبلیغات به عنوان عنصر محرک و شوق آور عصر حاضر می توان نام برد. بارها دیده ایم که چگومه تبلیغات باعث می شود که شدیداً نیازمند چیزها و یا اشیائی شویم که در واقع هرگز نیازی به آنها نداریم ویا چگونه توانسته است با انواع لطایف الحیل ترفندها وپاداش ها و جوایز ذهن ما را نسبت به مسئله ای باورمند سازد و یا باعث شود از موضوعی سلب عقیده کنیم .برهمین اساس تولید پویا نمایی هایی که در راستای سوادآموزی به تبلیغ ناکارآمدی ها ،ضعف ها،خسارت ها، تحقیرهاو همچنین ایجاد موجبات سرخوردگی افراد بی سواد را در جامعه فراهم می سازد اشاره کرد.پویا نمایی هایی که به راحتی و بدون اشاره و تبلیغ مستقیم می تواند بی سوادان را به کلاس های سوادآموزی راغب سازد واز تبعات بی سوادی برحذر و مخوف دارد،ضمن آن که این امر به راحتی با فراخوانی که دربین آموزشیاران مستعد داده می شود می تواند به منصه ی ظهور برسد ونتایج بسیار مثبتی را داشته باشد در هر صورت این امر نیز توسط خود آموزشیاران و با حمایت مسئولان به راحتی امکان پذیر خواهد بود.
- فراخوان فیلم های کوتاه سوادآموزی، عکس سوادآموزی با تلفن همراه :
یکی دیگر از مواردی است که به دلیل شیوع استفاده می تواند به عنوان فعال کننده ی فعالیت های تبلیغی سوادآموزی قرار بگیرد.فیلم هایی که برخلاف آنچه اکنون است حاوی ((بیچارگی))! وسردرگمی وفلاکت آموزشیار ومضاعف تر از آن سوادآموز نباشد بلکه حاوی تبعات واقعی بی سوادی در جامعه امروزی باشد و این طرح علاوه بر آن که هزینه بالایی ندارد آموزشیاران و فراگیران را به دید دقیق تر واقعیات سوادآموئزی جلب می کند که در این راستا چنانکه گفته شد پشتیبانی و حمایت کلیه ی مسئولان فرهنگی در پخش و تبلیغ توسط نمایشگاه ها و یا ایجاد چادرهای سوادآموزی در کلیه ی مناطق وبه تناوب و سپس انعکاس آن در جراید و رسانه ها می تواند صورت گیرد و علاوه بر آن که اهداف همه ی سازمان های فرهنگی را برآورده می سازد می تواند به عنوان یک عنصر تبلیغاتی موفق به راحتی عملیاتی باشد و ضمن این که فرمایش رهبری را که سوادآموزی یک جریان مهم فرهنگی است تحقق بخشد.
- در همین راستا می توان به همکاری با مخابرات جهت ارسال پیامک های تبلیغی برگزیده وارسال به صورت تصادفی یا غیر تصادفی به تعدادی از شماره های مشترکین همراه با ارسال ادارات سوادآموزی و یا سایت نهضت، به آشنایی مردم با این سازمان و تبلیغ فعالیت ها اقدام شود .
- الزام مدارس به رویت کارنامه والدین در هنگام ثبت نام دانش آموزان توسط مسئولان ذیربط ودعوت از اولیای بی سواد برای حضور در کلاس های سوادآموزی با همراهی و حضور آموزشیاران.
طراحان ایده نوین:سیده معصومه حیدری ،طاهره جعفری ،شهلا انصاری فر ، بهاره بشارت
مسئولیت:راهنمایان تعلیماتی
اداره نهضت تهران
جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ اِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً
با گسترش قیام مردم و خروج شاه از ایران، شاپور بختیار به عنوان تنها امید رژیم پهلوی، به عنوان نخست وزیر معرفی و باقی مانده بود.
این ایام که مصادف با اربعین امام حسین« علیه السلام» و گسترش راهپیمایی ها و اعتراضات مردمی بود، امام« قدس سره» طی پیامی، نکات تازه ای را برای هوشیاری مردم یادآور می شوند. همزمان با سایر شهرها، در تهران نیز راهپیمایی ها ادامه می یابد و فریاد الله اکبر جمعیت میلیونی لرزه بر اندام آخرین بقایای طاغوت می اندازد.
انسان های بپا خاسته و از جان گذشته با عزمی پولادین می روند تا سرنوشت مملکت خود را به دست بگیرند و همگی خواستار انحلال حکومت پهلوی و تشکیل حکومت اسلامی هستند و با شعار « استقلال، آزادی ، جمهوری اسلامی» خط مشی آینده را ترسیم می نمایند.
به دنبال گسترش قیام مردمی، امام قدس سره در پیامی عزم خود را مبنی بر بازگشت به ایران اعلام می دارد. بختیار که با حمایت امریکا و به عنوان یک چهره ی ملی قصد مهار انقلاب و خاموش کردن شعله های قیام را دارد، خود را در این امر ناتوان می یابد و می کوشد که با قانونی جلوه دادن دولت خود، قیام مردم را سرکوب نماید. مخالفت خود را با بازگشت امام قدس سره اعلام، و دستور بسته شدن فرودگاه های کشور را می دهد. در پی انتشار این دستور مردم خشمگین، به خیابان ها ریخته و با تحصن و شعارهای کوبنده دولت بختیار را مخاطب قرار می دهند. امام« قدس سره» در روز پنج شنبه پنجم بهمن که از بازگشت ایشان به ایران جلوگیری شد، ضمن مصاحبه ای فرمود:(1)
«من از ایرانیانی که با من همراهی کرده اند متشکرم. من می خواستم فردا را در میان ملت باشم و هر رنجی که آنها می برند من هم با آنها باشم. لکن دولت خائن از این امر مانع شده و همه ی فرودگاه های ایران را بست. من پس از باز شدن فرودگاه ها، بلافاصله به ایران خواهم رفت به او خواهم فهماند که شما غاصب هستید و خائن به ملت ما، و ملت ما دیگر تحمل شما نوکرهای خارجی را نخواهد کرد. باری اینها باید بدانند که وقت آن که قلدری بکنند گذشت. من ملت ایران را به ادامه ی نضهت دعوت می کنم تا این قلدرها را بر جای خودشان بنشانند، لکن آرامش را از دست ندهند. من از همه ی ملت ایران تشکر می کنم و در اولین فرصت پیش مردمم به ایران خواهم رفت تا با آنها یا کشته شوم و یا حقوق ملت را بگیرم که به ملت برگردانم. خداوند همه ی شما را توفیق بدهد، ملت ایران باید بداند که این شخص که متکفل حکومت شده است، به ایل خودش خیانت می کند. آن ایلی که پشتوانه ی ایران بودند و رضاشاه آنها را از پای در آورد. این شخص به ایل خودش، به ملت خودش خیانت می کند. باید ایل بختیاری بداند که این اشخاص را که به آنها خیانت می کنند از جلو راه ملت بردارند. باید ارتش بداند که اینها خیانتکارند و به آنها کمک نکنند. باید همه ی ایران بدانند که توطئه ای در کار است. از این توطئه باید جلوگیری شود. این آخرین قدمی است که این خائنین بر می دارند و ما ان شاء الله این قدم را هم می شکنیم و پیش شما می آییم و آنها را به جای خودشان خواهیم نشاند.»
از امام« قدس سره» سؤال شد: چه وقت تصور می کنید که خواهید توانست به ایران بروید؟ فرمود:
« هر وقت که منع برداشته شود و فرودگاه ها باز شود من به ایران خواهم رفت و اگر بنا باشد خون من بریزد، در پیش رفقای خودم و همراه جوان های ایران بریزد. ما از این هیچ باکی نداریم و سرافرازی اسلام و ایران را می خواهیم.»
از ایشان سؤال شد: آیا توصیه می کنید که مردم با برداشتن سلاح فرودگاه را برای بازگشت شما باز کنند؟ امام خمینی پاسخ دادند:
«عجالتاً بنا ندارم که امر به برداشتن سلاح بکنم. هر وقت صلاح دیدم این امر را می کنم و به آنها می فهمانم که چه باید بکنند.»
از امام« قدس سره» سؤال شد: ممکن است به یک فرودگاه کشور نزدیک ایران بروید و از آنجا عازم ایران شوید؟ ایشان پاسخ دادند:
باید مطالعه شود.
پرسیده شد: با توجه به این که بازگشت شما ممکن است باعث خونریزی های بیشتر شود، آیا باز هم اصرار به بازگشت خواهید داشت؟ امام خمینی فرمودند:
من باید پیش برادرهایم باشم.
و در پاسخ به این پرسش که آیا این آغاز یک جهاد جدید است؟ فرمود: ممکن است.
بختیار مدعی می شود که به امام قدس سره نزدیک شده و قرار ملاقات با ایشان دارد. امام بلافاصله ادعای وی را تکذیب و عموم را از فریبکاری های او بر حذر داشتند. در همین زمان رییس شورای سلطنت در پاریس ضمن استعفا اعلام کرد که شورای سلطنت غیر قانونی است.
با سلام خدمت خوانندگان محترم
متاسفانه این روزابدلیل مشغله
کاری نمیتونم مطلب جدیدی رو پست
کنم که از این بابت واقعا
شرمنده ام
استادی درشروع کلاس درس، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید:
به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟
شاگردان جواب دادند:50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم
استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی افتد.
استاد پرسید:خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟
یکی از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد میگیرد.
حق با توست... حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگری گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند. و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.
استاد گفت: خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟
شاگردان جواب دادند: نه
پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ درعوض من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند. یکی از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت: دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است.
اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید.
اشکالی ندارد. اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد.
اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است.. اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید.
به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند، هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید، برآیید!
دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری.
زندگی همین است!
در عصری که روز به روز با تغییرات ودگرگونی های شدید مواجه هستیم پیشرفت روز افزون علم وتطابق آن با زندگی ما را متوجه این امر می سازد که ما ناچار به استفاده از اطلاعات جدید هستیم وآموزش این اطلاعات به هیچ وجه با روشهای سنتی مقدور نیست . |